۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

نیمه شب



ساعت 1:15 نیمه شب هستش ...روی صندلی کامپیوترم نشستم و می چرخم و می چرخم و واژه هم.جنس. گرا.یی رو بارها و بارها تکرار می کنم....این همه وبلاگ هم.جنس.گرا ....! به نظرم خیلی زیاد میاد...اینها تازه هم.جنس.گراهای وبلاگ نویس هستند...چقدر هم.جنس.گرای دیگه توو ایران زندگی می کنه!
الان که همسر دارم و با یه همحس ازدواج کردم همه چیز زندگیمو پذیرفتم ...گفتم ازدواج ! شاید تعجب کنید !!...من یه مسلمان هستم و توو یه کتاب اسلامی خونده بودم شرط محرم شدن و به همسری در آمدن کسی پرسیدن یه سوال و گرفتن جواب مثبتِ ،حالا به هر زبونی که باشه....منم وقتی عشقم در آغوشم بود و فاصله چشمانمون کمتر از 10 سانت می شد پرسیدم با من ازدواج می کنی؟ اونم لبخندی شیرین زد و گفت آره....هنوز برق خاصی که توو چشماش موج میزد یادمه و هیچ وقت اون چهره شادش از ذهنم پاک نمیشه!
پذیرفتم که هم.جنس. گرا هستم و این زندگی منه! اما نگرانم ....خیلی نگران !
وقتی بیرون از خونه هستم و عشقم همراه منه از هیچ چیزی واهمه ندارم....به هیچ نگاه متعجبی توجه ندارم....بدون ترس دستانِشو می گیرم.....بدون ترس سرمو می زارم رو شونش.... اما از این شجاعتم می ترسم!!! تا حالا کسی از شجاعتش ترسیده؟!
نمی دونم چرا توو هر دوره ای از زندگی آدمهای روی زمین همیشه یه عده باید برای زندگیشون مبارزه کنند و یه عده راحت زندگی کنند و به تمسخر بپردازند...100 سال پیش سیاه پوستان برای زندگی ِ راحت ،جنگیدند و پیروز هم شدند...رییس جمهور آمریکا الان یه سیاه پوسته! دوره ما هم هم.جنس. گراها تلاش می کنند تا زندگی راحتی با آزادی و حقوق اجتماعی داشته باشند !
هنوزهم آدم هایی توو خیلی از کشور های اروپایی هستند که به هم.جنس. گراها با دید سنتی نگاه می کنند ولی خوب باز وضع اونها خیلی بهتر از ما ایرانیهاست!
حوصله جنگیدن ندارم....می خواهم آسوده و بی دغدغه زندگی کنم....اما با شناختی که از شخصیت درونی خودم دارم روزی خواهد رسید که کار بزرگی برای هم حسانم انجام خواهم داد....
من از همه وبلاگ نویس ها کمال تشکر رو دارم که اطلاعات زیادی رو از احساس درونیشون و تجربه های زندگیشون در اختیار سایر همحس هاشون قرار می دن.
هنوز روی صندلی کامپیوترم نشستم و می چرخم و می چرخم ... هم.جنس. گرا.یی.... هم.جنس. گرا.یی..... چه واژه غریب اما آشنایی!



الان ساعت 2 نیمه شبه ...همسرم بهم زنگ زده بود
صدای مردونشو که شنیدم خیلی آروم شدم....من خودمو پذیرفتم.. احساس درونمو ..من یه مردَم و عاشق یه مرد شدم....با شنیدن صدای مردونش تمام تنم به لرزه در میاد....با لمس دستان خوش تراش مردونش تمام وجودم از هوس لبریز میشه...دوست دارم در کنارش زندگی کنم و از وجود پر مهرش لذت ببرم....ما هیچ وقت bf هم نبودیم ...به من می گفت عاشقمه....وقتی هم مطمین شدم عاشقشم ازش در خواست ازدواج کردم....
من همینم!! دوست دارم مرد باشم و با یک مرد زندگی کنم....کسی که عاشقشم و می تونم بهش تکیه کنم.
با تمام چیزهایی که گفتم یه سؤال توو ذهنمه و تنها از یک نفر....از کسی که من رو خلق کرد...خدا

یک چرا با یک علامت سؤال بزرگ....خیلی بزرگ....هیچ جوابی از هیچ موجودی نمی خوام....تنها از خودش.... چون خدا از دل همه بنده هاش با خبره... می دونه چی توو دلم می گذره پس به جای سؤالم نقطه چین !
خدایی که عاشقت هستم و عاشقم کردی و عشق رو در قلبم نهادی ، چرا............. ؟

۵ نظر:

نقطه چين ها. . . گفت...

این سوال سوال خیلی از ماهاست..اما باید قبول کنیم توی دنیا خیلی سوال ها هستن که جوابی ندارن..مثه اتفاق های نادر..ناشناخته های علمی..و حتی خود خدا..!
ما عادت داریم با دلمون زندگی کنیم..چون منطق نمیتونه پاسخی برای خیلی سوال ها باشه..مثه همین پیوندمون..
همیشه برای هر کاری مخالفت هایی بوده و هست..دلیل نمیشه چون اکثریت مخالفن اقلیت موافقشون باشن..وقتشه که دست از چراها و جستجوها برداریم..و قحقیقت رو قبول کنیم..از زندگی لذت ببریم..اونطور که هستیم و باید باشیم...
در کنار همسرت خوشبخت باشی...

یوسف

غریبه 89 گفت...

تو چه حالت زیبایی هم نشستی واسه پست نوشتن ..
خیلی خوشحالم تو هم ازدواج کردی .. اما من هنوز منتظر شیرینیه ازدواجت هستما .. مطمئن باش شیرینی نگیرم ول کن معامله هم نیستم :-))
در کنار عشقت آرزوی روزای خوبی رو برات دارم

مهرزاد قصه گو گفت...

به به خوشبخت باشی ایشالا.
کاشکی همه مثل تو فکر میکردن.آرزوی سعادت وشاد زیستن میکنم واست.

صورتی گفت...

ممنون از اینکه به صورتی سر زدی
و ممنون برای لینک
به جای واژه همسرم بگی " آقامون " خیلی بهتره :-)
آخه بنظر من همسرم یک جوریه .
اینو باید به شایان هم بگم

Anonymous گفت...

ازدواج.خیلی از ما مردای سنتی ایی هستیم.و این ابدا بد نیست . اگه انسان آمادگیشو داشته باشه چرا که نه.یه آرامشی داره که با هیچ چیز به دست نمیاد.همیشه همینو آرزو داشتم.و خدا رو هم شاکرم.shahed